یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۰۳

رررر

ما از همه باحال تريم!

۶ بازديد
سسسسسلام.
 
الهي بميرم. ماه مهر اومد؟ دانشگاهي ها و پيش دانشگاهي ها و دبيرستاني ها و راهنمايي اي(!) ها و دبستاني ها و مهد كودكي ها همه دوباره دارن برمي گردن سر كلاسا. 

اصلا كشور تو غم و اندوهي جان فرسايي فرو رفته! من در كمال تاسف و تاثر اين واقعه جانگداز رو به همه دوستاي محصل تسليت مي گم. خدا همگيمونو صبر بده. ايشالا كه غم آخرمون باشه!

چون مصيبت وارده خيلي سنگينه من چند تا دعا مي كنم شما آمين بگيد:
خدايا غيبت معلما و استادا هر چه بيشتر باد!
خدايا برف و بوران و تگرگ و رعد برق جهت دو در كردن كلاسا هر چه بيشتر باد!
خدايا كلاسا هرچه بيشتر تعطيل باد!
امتحانا هر چه بيشتر كشكي باد!
دست خط بغل دستي هر چه درشت تر باد!

جز دعا ديگه كاري از دستم بر نمياد. ايشالا تو شادي ها خودمون واسه خودمون جبران كنيم!!!!

خب چه خبر؟ حال كرديد با عيد فطر؟ راستي عيدتون پساپس مبارك!
رفتيد نماز عيد فطر؟
من كه قسمت نشد برم. ولي از تلويزيون كه مراسمو ديدم خداييش خيلي متحول شدم.
خدا وكيلي عجب دين توپي داريم ها! من خيلي خوشحالم كه مسلمونم. جدي.
فكر مي كنم تنها ديني كه آدماش اينقدر با هم متحدن. حالا شما فعلا فقط جنبه هاي مثبتشو در نظر بگيرين.(صرف نظر از شيعه بودن. فقط تو اسلام داشتن.)
خود كلمه اسلام هم خيلي معني قشنگي داره. اسلام هم خانواده تسليمه. تسليم بي چون و چراي خدا. قشنگ نيست؟
اما دين هاي ديگه چي؟ مثل مسيحيت. اصلا تو اساس دين افتادن به جون هم. هر كدوم ورداشتن يه مدل انجيل دادن بيرون و هر كي يه سازي مي زنه.

اون قديم قديما (خيلي قديم به سن من و تو قد نمي ده.) اين كشيشاي مسيحي با اين قرون وسطي شون خيلي حال كردن. ديگه هر كس جيكش درميومد  تو دادگاه تفتيش عقايد: پـــــــــخ! (سرشو زير آب ميكردن)
اين كشيشا ديگه كفر مردم و در آوردن.
تا اينكه اين پسر آلمانيه يعني همين مارتين، مارتين لوتر بلند شد گفت: آقا من اعتراض دارم!
كشيشا بهش گفتن: بشين بچه اعتراض وارد نيست! 
گفت: ولي من اعتراض دارم. يعني كه چي؟ چرا اينقدر دين ما سخته؟ پدرم ديگه دراومده! يه خورده آسونترش كنيد. از كنكور سراسري تو ايران هم سخت تره!!!
كشيش: كنكور سراسري ديگه چيه؟ غلط كرده سخته!
مارتين: آزمون ورودي دانشگاه هاست.
كشيش: طراحش كيه؟ ها؟ (خطاب به دستيارش:) هي پسر بريد تحقيق كنيد ببينيد طراحش كيه ببرينش دادگاه تفتيش عقايد! فقط ما بايد سخت باشيم!
مارتين: ببين كشيش جان دينمون خيلي سخته. داري مشتري مي پروني ها! يه خورده كوتاه بياين.
كشيش: اصلا به تو چه؟ واسه چي اظهار نظر مي كني ورپريده؟
مارتين: باشــــــــــــه. خود خواستي!
كشيش: منو تهديد مي كني ذليل شده؟

آره بچه ها خلاصه مارتين قصه ما كوتاه نيومد و به اعتراضاش ادامه داد.  واسه همين ورداشت يه مدل ديگه مسيحيت درست كرد. اسمش هم گذاشت پروتستان يعني معترضان. خيلي هم طرفدار داشت ها. از اين كشيشه هم اصلا نترسيد.( ياد بگيريد نصف شيد!!!)
ديگه اينجوري شد كه كم كم مسيحيت عين جيگر زليخا شد.

حالا مي رسيم به دين زرتشت خودمون. آقا اصلا اينا تو وحدانيت خدا با هم اختلاف دارن. يه سري هاشون مزداپرستن يه سري هاشون زُروان پرست.
 
راجع به يهوديت زياد اطلاع ندارم. ميترسم يه چيزي بگه غلط باشه. حرف نزنم بهتره. 

اما تو اسلام هيچكس شك نداره كه خدا يكيه. هيچكس شك نداره كه قرآن از طرف خداست. قرآن هممون يه مدله. همه يه مدل ميرن حج. همه روبروي يه كعبه خم و راست ميشن. همه يه جور اذان ميگن. همه يه جور روزه ميگيرن. باز هم اگه اختلافي هست برمي گرده به فرعيات نه اصل دين.
خداييش حال مي كنيد دين رو؟!

حالا اونايي كه از مسلمون بودنشون ناراضين دستاشون بالا!

ما هم ديگه داريم آخرين روزاي خوشيمونو مي كنيم. دوباره بايد بريم سر درسو مشق و اينا. چقدر تابستون زود تموم شد!
اين چند روزه هم بدجوري سرما خوردم الانم تو يه دستم دستمال گرفتم با يه دست ديگه دارم تايپ مي كنم! خيلي سخته! 
 
ديگه گزافه گويي بس است!!!
باي تا بعد
دلم ميخواست بوستون كنم اما مي ترسم سرما بخوريد!! 
در عوض بهتون گل مي دم 
 

 


تاكنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد